شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی

قدیمابه محل سکونت در مازندران "خنه" می گفتند.اصلی ترین بخش خنه خود "خنه" بود یعنی در واقع در ابتدا مردم همان یک "خنه" جایی که در آن "کله "  یعنی اجاق بود را برای سکونت داشتند. البته اجاق به صورت چاله ای کوچک بود معمولن مربع شکل که در فاصله نیم تا یک متری با دیوار قرار داشت دور این چاله با آجر تزئین شده بود تا از محوطه ی کل "خنه" جدا باشد. در میانه "کله"، "،دیزنون" که یک سه پایه فلزی بود  قرار داشت و برای پخت غذا، زیر آن هیزم قرار می دادند. در این خنه، ممکن بود "کچال" محل بافت چادر شب، جاجیم هم باشد. "خنه" جای خواب، غذا خوردن، اتاق نشیمن بود و جای گذاشتن مرغ کرچ "کلییز" محل نگهداری گوساله بویژه در سرد پئیز و زمسونه چله هم "خنه" بود."خنه" با "بومه را" سوراخی به اندازه یک متر ونیم در یک متر به قسمت زیر شیروانی راه داشت. یک "کاتی" (نردبان تک ستونی) به صورت زاویه دار خنه را به "،بومه را" متصل می کرد. در زیر شیروانی آنجا برنج، گردو، پیاز، سیر ، ازگیل، کدو و سرخه شکر ... نگهداری می شد البته خانه های آن موقع "گاله به سر" بود (شیروانی خانه با علفی به نام گاله یا ساقه شالی (آلم) با مهارت ویژه ای پوشیده شده بود). کار دیگر "بومه را" مکش دود حاصل از اجاق داخل "خنه" بود در واقع کار هود آشپزخانه های کنونی را انجام می داد. قدیم ها گربه ها همدم  و یا مهمان نا خوانده خانه ها بودند چون با وجود آنها بود که زیر شیروانی از وجود موش ها پاک می شد. "بامشیه تاته پاته تا بومه لوئه!"جست و خیز گربه تا لب بومه!این زبانزد در مورد افراد پر مدعا و بی عمل بکار می رود.پشت بام به خاطر شکل آن و تاریکی آن برای بزرگتر ها هراس داشت چه رسد به بچه ها.یکی از باورهای ما در زمان کودکی شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

محسن احمدیان یا مشتی پلوری، که شخصیتی شبیه گل‌محمد در رمان کلیدر اثر محمود دولت‌آبادی دارد در سال ۱۲۷۱ در روستای پِلوِر از توابع شهرستان ساری به دنیا آمد.وی مبارزی بود که علیه جور و ظلم حاکمان و خان‌ها قیام کرد و سرانجام در سال ۱۳۱۸ کشته شد.مشدی پلوری یاغی یا حامینویسنده که خود از اهالی روستایی در نزدیکی محل زندگی مشدی پلوری است در این کتاب آورده است: درباره مشدی پلوری، افکار و انگیزه‌ او از مبارزه مسلحانه، دیدگاه واحدی وجود ندارد.عده‌ای او را یاغی و سرکش و از مخالفان جدی رضا شاه پهلوی می‌دانند که از قوانین جاری مملکت تمکین نمی‌کرد، عده‌ای دیگر وی را چپ‌گرا دانسته‌اند که علیه نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی آن زمان برخاست و دست به سلاح برد تا حقوق رعایا را از اربابان بستاند.بعضی هم او را دزد و یاغی دانسته‌اند که حرفه‌اش غارتگری و ایجاد دردسر برای مردم بود اما آنها که مشدی را از نزدیک دیده و او را می‌شناختند معتقدند وی فردی مذهبی بود، نماز می‌خواند و قرآن تلاوت می‌کرد، حتی نقل کرده‌اند که قرآنی در قطع کوچک در کیسه چرمی می‌گذاشت و بر گردن خود می‌آویخت و همیشه آن را به همراه داشت، این گروه، هدف قیام مسلحانه مشدی را اندیشه عدالتخواهی وی دانسته‌اند.نویسنده در پژوهش‌های خود، مشدی را فردی شجاع و بی‌باک می‌داند که در شرایط نابسامان آن روزگار، چون ببر غرید و صدای مبارزه وی در اطراف مازندران، گرگان، سمنان وخراسان و دیگر نقاط پیچید تا جایی که به گوش رضا شاه پهلوی رسید و از این بابت احساس خطر کرد. به همین دلیل سرهنگ هوشمند افشار را که فردی کارآزموده ولی خشن و بی‌رحم بود برای دستگیری مشدی پلوری اعزام کرد.افشار سرانجام توانست با حیله و تطمیع بعضی از یاران مشدی، وی را به قتل برساند و خیال ر شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

رفیق روحت شاد  هوالباقی *برادر مهربان جناب حاج  رضا محمدی  تاثر و تالم و غمگساری برای " روح الله " که چه  زودهنگام ، آسمانی شد و فراغ و هجرانش ، داغ الیم و درد حزینی بر دل و روح یکایک ما برجای گذاشت و تقریر و تاویل این جدایی غمین و حنین برای حاج رضا عزیز ، همسر مهربانش ، برادران و خواهران و همه خویشان وبچه محل های نازنین اطاقسرایی ، آنقدر صعب و سنگین است ، که حتی قلم هم ، تاب و توان  حدت و شدت و حرج غمگساری و دلتنگی آن را ندارد ، علیرغم این که نیک می دانم که ؛ * انا لله و انا الیه راجعون *  و  راهی رفتنی برای همه مخلوقات هستی ؛اما چه کنیم که این شراره جانسوز را سیلی عظیم از صبر و بردباری و شکیبایی و ایمان حنیف می خواهد تا  خموش شود که ...خاندان محترم و مکرم  محمدی ، تسلیت و تعزیت ما از داغ سهمگین و غم عظیم و وداع جگر گوشه و عزیزترین عزیزانتان ، بسیار ناچیز و کوچک است که فقط صبر و بردباری دعای هرلحظه ما از خداوند متعال برای شما و خانواده بزرگوارتان هست .هم ناله ی درد و غم شما    ● #حمزه_تقی_نتا ج_اطاقسرایی ● شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

در این آخرین لحظات قرن 14 جا داره یادی کنیم از همه اموات و درگذشتگانمون از کسانی که اصلا ندیدمشان تا کسانی که جدیدا از جمع ما بار سفر بسته و آسمانی شدند در روستای #اطاقسرا بزرگان عزیزانی بودند که وجودمان  را مدیون آنها هستیم بنابراین با ذکر صلوات و ق شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

  در یکی از غروب های دیماه 1395خبر بد و ناگواری به گوشم رسید

به ناگاه متوجه شدم، یکی از عزیزان محله ما  به نام رحمان کربلایی زاده در اثر سانحه تصادف   جان به جان آفرین   تسلیم نمود

خدا وند منان  ان شا الله عمو رحمان عزیز ما را قرین رحمت نماید.

و به خانواده محترمش صحت و سلامتی عنایت فرماید. 

شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...

 تاریخ 8دیماه 1396 مراسم یادبود و بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت شادروان رحمان کربلایی زاده در حسینیه امام زاده محمد و محمود مشهدسرا برگزار شد.

 در فقدان این مرد بزرگ  مهمانان کثیری از اقصی نقاط استان، در مراسمش حضور یافته و به خانواده محترم کربلایی زاده عرض تسلیت نمودند. 

جا دارد که از برادر عزیزم محمد کربلایی زاده که در راستای هرچه باشکوه تر برپا شدن مراسم تلاش فراوان نموده، تشکر و قدردانی بعمل بیاورم.  

شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...

با شروع شدن #فصل_بهار_روستای_اطاقسرا عطر و بوی خاصی به خود میگیرد و هنگامیکه از کوچه وباغهای  های محله گذر که میکنی از بوییدن  عطر بهار نارنج احساس شعف و لذت می نمایی. 

 همچنین اگر اندکی از روستا خارج شوی و به سمت شالیزارهای کناره روستا بروی ، صدای موتورهای پمپ آب و صدای غورباقه ها که از کنار خزانه های برنج به گوش می‌رسد،  حال خاصی به انسان دست  می‌دهد. که این نیز نوید از یک فصل پرزحمت و البته پر برکت  برای کشاورزان #روستای_اطاقسرا میباشد.

#علی_تقی_نتاج_اطاقسرایی 

شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...

از یلدای سال پیش تاکنون یک سال دیگر هم گذشتپدر و مادر نازنینم، ممنونم که در این یکسال که گذشت برای عزت و شادی ما (فرزندان و نوه ها و عروسها و داماد هایتان) تلاش کردید. از خدای بزرگ طلب آمرزش می کنم، ک شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

درسي اخلاقی از سهراب سپهری   سخت آشفته و غمگین بودمبه خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقنددست کم میگیرند، درس ومشق خود را…باید امروز یکی را بزنم، اخم کنمو نخندم اصلاتا بترسند از منو حسابی ببرند… خط شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب

 خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه... چایی همیشه دم بودروی سماورتوی قوری. در خانه همیشه باز بودمهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست. غذاها ساده و خانگی بودبویش نیازی به هود نداشتعطرش تا هفت خانه می رفتکس شعری زیبا در رسا و مقام مادری آسمانی...ادامه مطلب